خانه ی دوست کجاست؟*

دیروز، قرار بود با....،( اسمشو می ذارم کیانا، ) بریم کافه. اما شب
قبلش بهم پیام داد و گفت  روحیه اش  زیاد خوب نیست. بذاریم
هفتهی بعد. قراره ماهی یه بار با همدیگه بریم، کافه ای، رستورانی،
کافی شاپی... جایی. من رستوران و غذای سنتی رو ترجیح می دم. 
اون کافه و پیتزا و فست فودو. 

پیش خودم فک می کردم. وقتی من با یه آدمی می خوام ماهی
یه 
بار واسه تفریح، برم بیرون. شاید بهتره بهش بگم دوست. 

شاید اون دوست ایده آل من نباشه. شاید اونی نیست که یه شب 
وقتی دلم می خواد پیش کسی گریه کنم، بهش زنگ بزنم. اما بلاخره 
دوسته دیگه. اول گفتم با ارفاق می شه بهش گفت دوست. بعد دیدم 
انگار درجه بندی من مشکل داره. ما دوست معمولی داریم. دوست 
صمیمی داریم. دوست جون جونی داریم ( چه حرف ها!). ممکنه 4 تا 
دوست داشته باشیم که هر کدومشون یه درجه ی مختلفی از دوستی 
رو پیش ما داشته باشن. اینکه من با یکی خیلی صمیمی نباشم دلیل 
نمی شه بهش نگم دوست. می تونم بگم یه دوست معمولیه. شاید 
نتونم غصه هامو پیشش ببرم ولی بلاخره لحظه های خوب که می تونم 
باهاش داشته باشم. هر چند، خوب که  نگاه می کنم می بینم اگه من
 نمی تونم غم هامو بهش بگم. واسه اینه که بلد نیستم این کارو بکنم. 
من همیشه سعی می کنم آم محکم و مقاومی به نظر بیام. آدمی که به 
کمک هیچ کس نیاز نداره و خودش از پس همه چی بر میاد. شاید واقعا 
مشکل بقیه نیست. این منم که مشکل دارم. تا وقتی من توی این
 پوسته ی  سفت و محکم زندگی می کنم. تا وقتی می خوام دختر قوی و 
محکمی باشم که از هیچ بادی نمی لرزه. چطور می تونم به کسی بگم:"
هی فلانی، من دارم از غصه دق می کنم. می شه یه کم به حرفام گوش 
کنی؟" 

کیانا رو بذاریم کنار. من تو این دنیا به کی می تونم بگم که احساس 
غم می کنم؟ به کی می تونم بگم که دلم گرفته.... شکسته... حتی به 
خودم هم خیلی وقتا نمی تونم بگم و هی به خودم می گم نه تو هیچیت 
نیست. تو قوی هستی. من خیلی وقتا حتی نمی تونم غم و ناراحتی رو 
تو خودم قبول کنم و جای قبول کردنشون، باهاشون کشتی می گیرم. 
اوضاع باید خیلی خراب باشه که مقاومتم در هم بشکنه و تسلیم بشم. 
اصلا چرا نمی تونم یه مرد رو دوست داشته باشم؟ چون دوست داشتن 
ما رو آسیب پذیر می کنه و من نمی تونم این قدرت رو به کس دیگه ای 
بدم که بهم آسیب بزنه. 

*هر چند تابلوعه ولی بازم: عنوان از سهراب سپهری  

+پست قبلی هم توضیح ندادم که چرا پاک کردم. نمی دونم چرا من هی همه 
چی رو می خوام توضیح بدم. توضیح نمی خواد که همه چی. 

نظرات 4 + ارسال نظر
بهارخانم یکشنبه 14 آبان 1396 ساعت 15:36

من یه دورانی درگیر این دسته بندی دوست ها بودم و اینکه کدومشون صمیمیه ، کدومشون معمولیه و ...
بعد ها به این نتیجه رسیدم مهم نیست که کدومشون کدوم جایگاه و دارن ... یه قوانینی تو دوستی وجود داره با همه نوعشون ، فرقی نداره کدوم درجه از دوستی باشن
بهشون امیدوار نباشیم، چه صمیمی ، چه غیر صممیمی امیدوار نباشیم که همیشه همراه باشن، همیشه به حرفای ما گوش بدن ، همیشه رازدار باشن ،انتظار نداشته باشیم که همراهمون تو غم هامون باشن! هیچ کسی نمیتونه تعیبر واژه دوستی باشه که از گذشته تو ذهنمون نقش بسته کسی که همیشه همراه رفیقشه ، تا طرف لب نکرده بفهمه غم نشسته تو دل دوستش ، هر وقت خاستی زنگ بزنی بیاد پیشت ، هر وقت کمک خواستی بی دریغ کمکت کنه .
همچین چیزی کمیاب یا بهتر بگم نایابه
دوست یعنی ادمی که با هم اونقدر آشنایی دارین که بتونی بهش زنگ بزنی و یه قراره دونفره یا چند نفره فیکس کنید یا بهش پیام بدی و زنگ بزنی و چند کلمه ای با هم حرف بزنید اگه مشکلی داری خودت بری بهش رو بزنی و اون شاید قبول کنه که مشکلتو حل کنه شایدم نه ... همین واقعا همین
درد و دل کردن و گفتن از همه چی زندگی به هر فردی حتی اگه نزدیک ترین فردت باشه اشتباه محضه .

موقت پنج‌شنبه 4 آبان 1396 ساعت 13:48 http://kafgorgi.blogsky.com/

آدمی یکتاست
ولی تنها نیست
دلیلشم مشخصه چون برای وجود داشتن فرد حداقل 2 نفر به عنوان پدر و مادر نیاز است
کسی نمیتواند با فرض وجود نداشتن دیگران بیندیشد
پس این فرض اشتباه است
مقاومت در بدیهیات به مرور لمس واقعیت را از بین میبرد و ...
هیجان و عشق وجود داشتن دیگران ارزشمندتر از رنج و غمی است که ممکن است از وجود آنها نصیبمان شود و برعکس

شما وکیل خوبی می شین. موندم تا حالا شده سعی نکنین ثابت کنین یه چیزی اشتباه است؟

ع.پ (رهگذر) پنج‌شنبه 4 آبان 1396 ساعت 05:00 http://Www.thomascrown.blogsky.com

والا

جواب سوال قبلی : طبیعیه که هر کسی به وقتایی از خودش خسته بشه، اما بیشتر وقت ها آدم از بعضی حرف های بقیه خسته می شه.

ع.پ (رهگذر) چهارشنبه 3 آبان 1396 ساعت 10:40 http://Www.thomascrown.blogsky.com

گاهی وقتا
باید یکی رو دوست داشت.
حتا اگه به خاطر اون آسیب پذیر شد
حتا اگه به واسطه ی اون
آسیب پذیر بود .

مگه قراره دنیا چی بشه
اینهمه آدم دیگران رو دوست دارن
آسیب هم نمی بینن.
بابا بی خیال
چقدر سخخخخخخت میگیری.

خسته نمیشی از خودت ؟؟؟

!!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.